دیکشنری
داستان آبیدیک
باصدا راه رفتن
english
1
general
::
tramp
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
باشتباه انداختن
باشدت زدن
باشست پیچاندن
باشعور
باشفقت
باشگاه
باشگاه انباری
باشگاه عمده فروشی
باشگاه فراغت
باشلی
باشه
باشهامت
باشکنجه اقرار گرفتن
باشکوه
باشی
باصدا راه رفتن
باصدا شکستن
باصدا غذاخوردن
باصدا گریستن
باصدای تلپ افتادن
باصدای زیر
باصرار وادار کردن
باصرفه
باصره
باصرهای
باصفا
باصفت
باصمه
باضافه
باطراوت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید